برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
خيلي آرام و متين به مرد نزديك شد و با لحني مؤدبانه گفت : ببخشيد آقا!ميتونم به خانوم شما نگاه كنم و لذت ببرم؟
مرد كه اصلا توقع چنين حرفي را نداشت و حسابي جا خورده بود ، مثل آتشفشان از جا در رفت و ميان بازار و جمعيت ،يقه جوان را گرفت و عصباني ،طوري كه رگ گردنش بيرون زده بود ، او را به ديوار كوفت و فرياد زد :
مرتيكه عوضي ،مگه خودت ناموس نداري ؟ گ*ه ميخوري تو و هفت جد آبادت...خجالت نميكشي؟..
جوان اما خيلي آرام ،بدون اينكه از رفتار و فحش هاي مرد عصبي شود و عكس العملي نشان دهد ، همان طور مؤدبانه و متين ادامه داد :خيلي عذر ميخوام.فكر نميكردم اين همه عصبي و غيرتي شين،ديدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه ميكنن و لذت ميبرن ،من گفتم حداقل از شما اجازه بگيرم كه نامردي نكرده باشم...حالا هم يقمو ول كنين ، از خيرش گذشتم
مرد خشكش زد... همان طور كه يقه جوان را گرفته بود آب دهانش را قورت دا و زير چشمي زنش را برانداز كرد...
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
آدما تا وقتي كوچيكن دوست دارن واسه مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن
وقتي بزرگ ميشن پول دارن اما وقت ندارن
وقتي پير ميشن پول دارن وقت هم دارن اما....مادر ندارن
*****
پدرم تنها كسيه كه باعث ميشه بدون شك بفهمم فرشته ها هم ميتونن مرد باشن
**************************
شرمنده ميكند فرزند را،دعاي خير مادر در كنج خانه ي سالمندان
***********************
خورشيد هر روز ديرتر از پدرم بيدار ميشود اما زود تر از او به خانه باز ميگردد
درود به همه پدراي سخت كوش
*********************
درود به همه مادرايي كه با حوصله راه رفتن رو ياد بچه هاشون دادن اما توپيريبچه هاشون خجالت مي كشن ويلچرشونو هل بدن!!!
*******************************************
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
آخرین وصیت نامه شهید رجایی
این بنده كوچك خداوند بزرگ با اعترافبه یك دنیا اشتباه، بیتوجهی به ظرافت مسئولیت از خداوند رحیم طلب عفو واز همه برادران و خواهران متعهد تقاضای آمرزش خواهی میكنم. وصیت حقیقی منمجموعه زندگی من است. به همه چیزهایی كه گفتهام و توصیههایی كه داشتهامدر رابطه با اسلام و امام با انقلاب تأكید مینمایم. این مختصر را برای رفعتكلیف و تعیین خط مشی برای بازماندگان و بر حسب وظیفه شرعی نوشتم و گرنهوصیتنامه این بنده حقیر با این همه تحولات در زندگی در این مختصر نمیگنجدو مكّه، حج بیتالله بر من واجب شده بود امكان رفتن پیدا نشد. اینك كه بهلقاءالله شتافتم این واجب را یكی از بندگان صالح خداوند به عهده بگیرد. ثلثاموال به تشخیص بازماندگان به «خیرالعمل» صرف شود و اگر به نتیجه قطعینرسیدند به بنیاد شهید بدهید.
آخرین وصیت
بیستروز قبل از شهادت، قبل از ترك خانه برای شركت در جلسهای مهم، همسر رجاییبه او گفت: «پیشنهاد میكنم وصیتنامة جدیدی بنویسید. وصیتنامه قبلی راسالها پیش نوشتهاید.»
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
یک نمونه شعر میان برنامه :
قصه ی بهمن...
یکی بود یکی نبود، غیراز خدا هیچکس نبود، جز یکی یارخدا، نام او روح الله،
آنکه بود مظهرمهر، آنکه شد نورسپهر، شهرتاریک و سیاه،
مردمان مرده و بی روح و نوا،
او با بانگ رسا، میزد برهمه کس،تا صدایش همه جا...
خفته ها بیدار،
مست ها هوشیار،
قصه بسیار زیباست ، قصه ای بی همتاست .نهضتی جاویدان، رهبرش روح خداست .
مردگان زنده شدند، زندگی رنگی دگر، شد زمستان چو بهار
عده ای با ایمان ، با صفات شیران ،پاسدار و بیدار ،انقلابی هوشیار
دل ها مات و خموش ، بزدلانی چون موش ،گرد خود چرخیدند .
وه چه جنجالی بود! جای ما خالی بود!
باز با بانگ رسا ، می سرودند تکبیر، یارانش همه جا، با سلاح وحدت .
قصه ام طولانیست ،
وقت تنگ باشد و کم ، هرچه بود زود گذشت ، دوران ماتم و غم ،
ماه بهمن که دمید، رهبر از راه رسید،
گاه تاریکی گذشت ، شام شد صبح سپید
نهضتی جاویدان، در پناه قرآن، خاطراتی زیبا، رهبرش روح الله .
منبع:
dastgeb.mihanblog.com
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
دو برادر با هم در مزرعه خانوادگي كار ميكردند كه يكي از آنها ازدواج كرده بود
وخانواده بزرگي داشت و ديگري مجرد بود.شب كه ميشد دو برادر همه چيز از جمله
محصول و سود را با هم نصف ميكردند.يك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت:
.
.
ادامه اين داستان تو ادامه مطلبه
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
كودكي 10 ساله كه دست چپش در يك سانحه رانندگي از بازو قطع شده بود،براي تعليم فنون رزمي جودو به يك استاد سپرده شد.پدر كودك اصرار داشت كه استاد از فرزندش يك قهرمان جودو بسازد.استاد پذيرفت و به پدر كودك قول داد كه يك سال بعد ميتواند فرزندش را در مقام قهرماني ببيند
ادامه اين داستان زيبا و آموزنده تو ادامه مطلبه . حتما بخونينش
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
ابتدا از خودمان شروع كنيم
.
.
بر روي آثار باستاني و حتي درخت يادگاري ننويسيم
.
راهنما زدن در حين رانندگي نشانه افت شخصيت نيست
.
.
در صف عابر بانك براي حفظ حريم شخصي و امنيتي ديگرا ن فاصله قانوني را رعايت كنيم
.
.
دير آمدن دليلي بر باكلاس بودن نيست . وقت شناس باشيم
.
.
نگذاريم بوي دهانمان كسي را آزارده كند
.
.
بقيه جملات تو ادامه مطلبه
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید
هيچ دستي خالي نيست اگر اهل قنوت باشد
.
.
رحمت خدا ممكن است تاخير داشته باشد اما حتمي است
.
.
با افكار زيبا زندگي كن چون زندگي به اندازه افكار تو زيباست
.
.
بقيه جملات تو ادامه مطلبه ...
برای مشاهده سایت جدید کلیک کنید